صور اسرافيل


 

نویسنده: صالح افشار تو یسر کانی




 
برادران شهيد
حكمت نور الهي بود
برادرش
(نورالله لشيني)
حيرانم در اين برادري
در اين نام چه (حكمتي) نهفته است.

طرح
اينجا سنگري ساخته اند
نه آشيانه
چكاوك است.

تراژدي
آري پي جي زن
رو به قبله ايستاد
شليك نكرد
با لبخندي
به شهادت رسيد.

پرواز
راه آسمان
باز است
پرواز را بياموز
پرنده باش...

هشت سال
هشت سال چند روز مي شود
با من تمام
قطره هاي خون
شهيدان را
به رسم نظاميان بشمار... شمارش...

گل پر
هشت سال تمام شد
پاس داديم
توپ زديم...
توپ خورديم
افسوس، توپ ما (گل پر) هم نشد.

درخت نارنجك
بسيجي درخت
نارنجك شده بود
در كدام بهار
با كدام عقاب عهد بسته بود
تا آشيانه انفجار باشد
انقلاب ما انفجار نور بود.
الدخيل
بعد از فرار... و گريز...
قتيل ... قتيل...
تنها پيراهن سپيدي بود
كه بالا مي رفت الدخيل... الدخيل

طرح
1-رمزي است عظيم
ياالله... الله...
خشاب دلت را پر كن
ساعت سين فرا رسيد.

2-خميده رو تو محراب خويشي و قبله همين روبرو
سرت را بدزد
(خيز)... سوت آخر است زمين تب خال زد
بعضي ها افقي شدند
قيام كن... وضعيت سپيد شد.

3-آنكس كه از خاكريز گذشت از خود بگذشت
و آنكس كه از خود بگذشت
به خدا رسيد...
4-جنگ تمام شد
ما چه داديم... هيچ؟! طلبكاريم...

بي وطن
جنگ يعني مرگ عشق
و عشق يعني زندگي
زندگي حق السكوت
غفلت آگاهي ماست
زندگي بي وطني زندان است
چه بهشت و چه دنيا كه مزرعه آخرت است...

طرح
آنها براي
اشغال كردن
آمده بودند
اما چه زود
آشغال شدند...

كمان 99
و چقدر زيباست
آسمان
و رد خط پرواز سيمرغهاي آتشين
و كودكان كه در رنگين كمان
آبي دلهايشان
هنوز يكصد و چهل
بادبادك
هوا كردند
بياد عقاباني كه طرح كمان 99 را اجرا كردند
اما:بعضي از آنها... با كبوتران حرمين
كربلايي شدند
چه پرواز ماندني...

بسمل
قدري تامل كن
نخلها را ببين
هنوز در بسمل
عاشقان شان
ايستاده شروه مي خوانند

طرح...
گل يا گلوله
مسئله اين است
در انتظار كدامين
سپيده دمي
وقتي كه شب
براي ستاره ها
مين خورشيدي
كار مي گذارد
#172@
كهن سرباز
سرباز
بوي كهنگي نمي دهد
سرباز كهن است
كهنه نيست
و من با پيراهن
برادر شهيدم
به خواستگاري ارزشها مي روم

تو يونسي
كه رد پايت
هنوز رفتن را به
سوي كربلا... نشانه مي رود
و زائران بر رد پايت قدم مي گذارند (لشيني)
اينجا دارالسلام عشق است
السلام عليك يا ابا عبدالله...

بر پيشاني اش نوشته بود
يا رسول الله
توكل نمود، قدم در پيش نهاد (علي توكلي)
از كانال ماهي ها گذشت
آشناي مجنون شد
هنوز ليلي لبانش براي پدر مي خواند
نصر من الله و فتح القريب
مادرش شنيد و گفت:
اليس الصبح بقريب...

سيب ها رسيد
رمز يا الله كه از بيسيم شنيده شد
هيس هيس حسين حسين رضا رضا
شنيدم
گرا 20 درجه، صفر مرزي
سمت قبله ساعت 12
كال است سيب ها
خرجش زياد كن
زاويه را ببند
200 پا به راست
رسيد
در دست ديدبان
قطب نما
از شوق كعبه رقص مي كند

آيينه عبرت
چه آموزگار بزرگي است
آيينه تاريخ
و نقش زمامداران
در صحنه نمايش
براي عبرت.

صلح جهاني
پايان اين
نزاع
«آرمگدون»(1)
سختي است
كه دنيا از خواب خلسه برمي خيزد
و «صلح جهاني»
فرا مي رسد...

استراتژي جهاني
به قرص ماه نگريستم
فكري از خيالم گذشت
اي كاش تمام سربازان جهان
قرص خواب مي خوردند
تا ديگر جنگي در كار نباشد

گفتگوي تمدنها
حرف من گلوله من است
گلوله من حرف من است
بسا سخن كه از حمله
مسلحانه
كارگرتر است

جنگ و صلح
كاش از خون سرخم
گلهاي سفيدي برويد
من عاشق صلحم...؟
نه جنگ!

نظم عاشورا
نظم نظمي است
بي نظم ترين
مراسم
با نظام ترين مراسم عاشورا

خانه خورشيد
در خانه خورشيد
نمي گنجد
شب
خورشيد
خورشيد باش بي غرض
كه اگر نخواستي
بتابي
نتواني

صور اسرافيل
توجه! توجه
آژيري كه هم اكنون
پخش مي شود
آژير صور اسرافيل است
اعلان وضعيت
سپيد
از گورها خارج
زنده... زنده تر شويد
خوشا بحالتان
همه جا سبز و سور همه چيز نور و حور
زندگي سرشار است...

پي نوشت ها :
 

1- ARMAGEDDON مبارزه نهايي نيكي و بدي در روز قيامت (جنگ آخرالزمان)

منبع : افشار تو یسر کانی .صالح / معبر اسمان / انتشارات ایران سبز جاپ دوم / تهران 1388